جهت دریافت مناقصه یا مزایده شغلی خود، ثبت نام کنید

نام/نام خانوادگی:
شماره تماس:
کد امنیتی
 
ir
rss
calendar یکشنبه، 2 دی ماه 1403
پارس نماد داده ها، خبرگزاری مناقصات و مزایدات کشور
خبرگزاری مناقصات و مزایدات کل کشور
پایگاه خبری پارس نماد داده ها
آمار مناقصات و مزایدات

مـناقصات امروز :

0
مـناقصات دیروز :3,054

مـزایدات امـروز :

0
مـزایدات دیروز :2,306
استعلام امروز : 0
استعلام دیروز : 2,441
بازدید کل :40,432

قانون جذب-pdf

قانون جذب-pdf

قانون جذب

آیا شما صاحب شغل یا خانه ای هستید که سالها پیش رویای داشتنش را در سرمی پروراندید؟ آیا این همه صرفا نتیجه یک تلاش هشیارانه است؟

بسیاری از مردم به این وقایع برچسب تصادف میزنند اما حقیقت این است که این رویدادها و رای تصادفند ذهن انسان شبیه یک آهنرباست و هر چه را که به آن فکر می کند به سوی خود می کشد و همان اصولی که در رابطه با خاصیت آهنریایی بر جهانمان حاکم است عینا در مورد ذهن آدمی نیز مصداق پیدا می کند.

وقتی برای اولین مرتبه توجه من به این مسئله جلب شد به خود گفتم ( چه خرافاتی ) آخر ذهن چطور می تواند چیزی را جذب ، تولید و یا اظهار کند؟ اما فکر کردم که این موضوع ارزش بررسی بیشتر را دارد.

با این انگیزه بود که کتابهایی در ارتباط با مسئله ذهن تهیه کردم. بعضی از کتابها کتابهای علمی بودند بعضی متافیزیکی بعضی دینی و بعضی دیگر هم در مورد روشهای رسیدن به ثروت در کمال تعجب مشاهده کردم که تمام این کتابها در ارتباط با ماهیت مغناطیسی ذهن انسان به نتایج مشابه دست یافته اند فکر کردم تصادفی است کتابهای بیشتر مطالعه کردم و باز هم کتابهای بیشتر در حدود دویست کتاب در این زمینه خواندم . کتابهایی که توسط نویسندگان مختلف با ادیان و گرایشهای فلسفی مختلف در گوشه و کنار دنیا به رشته تحریر درآمده بود و حرف اصلی همه آنها همین بود که ( انسان آنچه را که در ذهن دارد به سوی خود جذب میکند. ذهن آدمی همانند یک آهنر باست).

 آن وقت بود که فکر کردم شاید این موضوع واقعا صحت داشته باشد. بعد به همان ترتیبی که در آن کتابها توصیه شده بود استفاده از ذهن را آغاز کردم و دیگر واقعا متقاعد شدم به طوری که حالا خود من هم استفاده موثر از ذهن را در کلاسهایم تدریس میکنم و به شاگردانم یاد میدهم که چگونه از جنبه های مثبت و مفید هر ذهن بهره بگیرند.

پای صحبت آدم های موفق بنشینید:

تمام افراد موفق به این اصل آگهی دارند و من هرگاه خواسته ام که در مورد این جدیدترین کشف خود با آنها صحبت کنم این جمله را شنیده ام که : ( ما سالهاست از این روش استفاده می کنیم)

همچنین به این نتیجه رسیده ام که بیچاره ترین افرادی که من تا به حال به آنها روبرو شده ام معمولا منکر کارایی این اصول بوده اند و من ترجیح می دهم که به جای جر و بحث کردن با این افراد، نصیحتهای گروه اول را آویزه گوش خود کنم.

ناپلئون هیل در کتاب برجسته و موفق خود به نام (فکر کنید و ثروتمند شوید) می نویسد(مغز ما از طریق شایع ترین اندیشه هایمان خاصیت آهنربایی پیدا می کند و این آهنرباها به گونه ای که برای بشر ناشناخته است افراد، نیروها و موقعیت هایی را که با ماهیت این افکار هم خوانی دارند به سوی ما جذب می کنند.)

 کلود بریستول در کتاب ( جادوی باور ) بار دیگر از قدرت جاذبه ذهن سخن می گوید: (افکار مربوط به هراسها و ترسها در جذب کردن دردسر به زندگی ما درست به همان اندازه موثر و جاذب هستند که افکار مثبت و سازنده در جذب پیامدهای مثبت) بنابراین ماهیت فکر هر چه باشد زاینده چیزی از جنس خود است و وقتی این مسئله در هشیاری انسان جا می افتد و در وی علائمی از یک قدرت خارق العاده ظاهر می گردد که برای استفاده در اختیار او قرار گرفته است. وی در ادامه می گوید: (تمام آن چیزهایی که ممکن است تصادفی و اتفاقی به نظر برسند در واقع چنین نبوده ، بلکه صرفا نتیجه الگوهایی است که انسان از قبل برای خود طراحی کرده است) بریستول در توجیه و تشریح قدرت جاذبه ذهن این نکته را مطرح ساخته است که امواج رادیویی به آسانی از چوب ، آهن، فولاد و دیگر مواد جامد عبور میکنند از کجا معلوم که ارتعاشات فکر این گونه نباشند وقتی امواج فکر (یا هر اسم دیگری که برایش میگذارید حتی قابلیت تبدیل به نوسانات بالاتر را دارا هستند چرا نتوانند بر ملکولهای اجسام جامد اثر بگذارند؟) شاکتی گواین نویسنده کتاب ( تجسم خلاق ) در این زمینه می گوید: ( افکار و احساسات انرژی های مغناطیسی خاص خود را دارا هستند که جاذب نوعی انرژی با ماهیت مشابه می باشند. این اصل میگوید هر چه از شما دنیای خارج تراوش کند انعکاس آن بار دیگر به شما باز میگردد از دیدگاه عملی این اصل بدین معناست که انسان همیشه آنچه را که بیشترین زمان را به فکر کردن به آن اختصاص میدهد یا قویترین اعتقاد نسبت به آن دارد یا در عمیق ترین سطوح انتظار آن را می کشد و یا در واضح ترین حالت تصورش را می کند اطراف زندگی خود جذب می کند.

ریچارد باخ می نویسد هر چه را که در اندیشه خود نگهداریم به سوی زندگی خود می کشیم یک ( فرد ) یک ( هیچ ) نیست ، بلکه یک چیز است. برای آنکه بتوانیم فکرکنیم، فکر باید اصولا وجود داشته باشد باید یک  (چیز) باشد و چون فکر یک (چیز) اوست

از خود انرژی دارد پس باید الزاما مانند همه چیز دیگری در این سیاره در چارچوب اصول و قوانین جای بگیرد.

خلاصه کلام : ذهن شما همانند یک آهنر باست فکر کردن به خواسته های خود را ادامه دهید تا به آنها دست پیدا کنید افکار انسان شبیه به ابرهای نامرئی هستند که برای اوا نتیجه بیار میآورند با تنظیم کردن افکار خود میتوانید تعیین کننده این نتایج باشید.

جذب ترس

از آنجایی که زیباترین و همچنین دلهره آورترین افکار ما در بیشترین ساعات زندگی ذهن ما را به خود مشغول میکنند لذا ما همین افکار را به طرف خود جذب می کنیم.

کارآیی این اصول را میتوان در تمام جنبه های زندگی از جمله فقر و مزاج بیمارگونه نیز مشاهده کرد بطور کلی اگر ما مدام درباره (زشتیها) بخوانیم و فکر کنیم و حرف بزنیم خودآگاه یا ناخودآگاه به طرف آنها جذب میشویم مسیر حرکت افراد موفق به سوی موفقیت است. در صورتی که تلاش شکست خوردگان گریز از شکست است. اگر تنها یک اصل روانی وجود داشته باشد که بتواند از یک شکست خورده فردی موفق بسازد این است که ( فکر خود را به آنچه می خواهید متمرکز کنید)

با تعمیم این اصل به اصل تازه ای میرسیم با نام ( ترس از دست دادن ) . وقتی بیم از دست دادن چیزی را داریم خود را متعد از دست دادن آن میکنیم و این در مورد همسر دوست ، کیف پول ، مسابقه تنیس و هر چیز دیگری مصداق پیدا می کند.

این قوانین با همین قوت و ظرافت در مورد روابط انسانی نیز حاکم هستند وقتی می ترسیم که عشق یا محبت کسی را از دست بدهیم بلافاصله در معرض خطر از دست دادن آن قرار می گیریم اصل از این قرار است (بر آنچه که دارید تمرکز کنید، از داشتن آن لذت ببرید و نگران از دست دادنش نباشید) بر آنچه دلخواه شماست تمرکز کنید. فکر کردن به ترسها آنها را به سوی شما می کشد.

 

برای تبلیغ به صورت رایگان ، کسب و کار خودتان را در اینجا معرفی کنید
کد امنیتی
 
پارس نماد داده ها