فرمول نابغه ها (1)-pdf
فرمول نابغه ها (1)
مقدمه : غالب مردم بر این باورند که موفقیت ناشی از بخت و شانس مساعد است
حال آنکه موفقیت فنی است اکتسابی و هنری است ،آموختنی افراد علاقمند و کوشا باید از پی آن بروند فوت و فن آن را بیاموزند و آنقدر تمرین کنند تا این هنر در ذات آنان مستقر گردد.
فصل اول : روان شناسی موفقیت
دو شرط لازم نخست باید تصمیم بگیرید که موفق شوید. تاسف انگیز است که غالب مردم هرگز مصمم نیستند که به خیل اغنیاء بپیوندند و در نتیجه در کمال تنگدستی واستیصال روزگار را سپری کرده و به بازنشستگی می رسند.
شرط دوم : آن است که آدمهای اهل فن و استاد کارانی را که هنر و مهارت خود را به بهترین شیوه ممکن به منصه ظهور رسانده اند کانون توجه قرار داده و از اصولی که ایشان به کار گرفته اند پیروی کرده و از مشاوره و هدایتشان بهره مند شوید. در حقیقت با پیروی از خصوصیات و الگوهای افراد کامیاب شما نیز به موفقیتهای مشابهی نایل خواهید شد.
در حیرتم که چرا افرادی که زندگیشان در تلاطم ارتباطات نامطلوب ، آسیب جدی دیده است هرگز به ریشه این معضل که فقدان مطالعه است پی نبرده اند و یا چرا؟ مردان و زنانی که مایلند از استعدادهای راستین خود بهترین و بیشترین بهره را در زندگانی حرفه ای
نصیب خود کنند شیوه عرضه و بیان این استعدادها را در لا به لای صفحات کتاب جست و جو نمی کنند و یا در سمینارهایی که به این منظور برگزار می شود شرکت نمی جویند.
از طریق مطالعه ، هوش و خرد بزرگترین استادان ثروت و مکنت از جلوی دیدگانم گذشت از اصولی که ایشان به کار گرفته بودند پیروی کردم و از مشاوره و هدایتشان بهره مند شدم به این نکته واقف شدم که تمام افراد موفق که شخصا می شناسم و یا به وسیله کتاب با آنان رابطه برقرار کرده بودم تحت تاثیر یک نقطه عطف در زندگیشان به راه پر افتخاری هدایت شده و درهای ثروت و مکنت را به روی خویش گشوده اند. به بیانی دیگر در برهه ای از زندگی تصمیمی دقیق ، روشن و قطعی برای تحقق اهدافشان اتخاذ کرده و آنگاه همه مساعی و تلاش خود را در این راستا به کار گرفته و خود را به هر آب و آتشی زده اند.
دانستم که شماری از مردم در پانزده سالگی و برخی در پنجاه سالگی فصل جدید و درخشانی را در زندگی خویش می گشایند و عده ای هم هرگز با چنین تحولی در زندگی رو به رو نمی شوند.
با وقوف کامل به این نکته که فردی که نه میخواند، نه می آموزد ، و نه به کاری دست می زند در بازی زندگانی، بازنده واقعی است نخست تمام مطالبی را که از طریق کتابها دوره ها و نوارهای آموزشی درباره موفقیت آموخته بودم مرور کردم و نکات بارز و
اساسی آن را در یک نظام ساده بسط و توسعه دادم آنگاه تصمیم گرفتم که
برای تحقق رویاهای خود بی امان کار کرده و از هیچ تلاش و فداکاری در این راستا فروگذارنکنم.
نقش تجربه
به اعتقاد کارشناسان تمام کارها و حرفه ها در بدو امر به دو دسته مختلف تقسیم می گردد نخست مشاغلی که توسط افرادی با دست کم پنج سال سابقه کار گشایش می یابد و نود درصد شانس موفقیت دارد و دوم حرفه هایی که توسط افراد کاملا بی تجربه راه اندازی میشود و به احتمال نود و نه درصد فرجامی جز ورشکستگی، فلاکت و استیصال ندارد آمار فوق کاملا منطقی ، ملموس و قابل توجیه است زیرا بدون برخورداری از تجربه ای مفید چگونه ممکن است حرفه ای سرشار از فوت و فن را به جانب موفقیت هدایت
کرد.
تجربه در آغاز هر کار عامل عمده و حیاتی به شمار می آید از این رو افرادی که تا حدودی با فوت و فن کار و حرفه خویش آشنایند و از تجربه ای نسبی نیز برخوردار در کسب و کارشان کامیاب می شوند.
اصول دوازده ماده ای کسب موفقیت
۱ - موفقیت موضوعی انتزاعی و ذهنی است و میتواند ناشی از منش و شخصیت هم باشد.
-۲- روان شناسی موفقیت به مفهوم سلامتی ذهن است از این رو هرگاه ذهنتان
را از شادمانی اعتماد به نفس شور و اشتیاق و نگرش مثبت سرشار سازید، هیچ چیز نمی تواند مانع از موفقیتتان شود این نکته را باید همیشه به یاد داشته باشید که خودشناسی در این میانه نقش قابل توجهی به عهده دارد.
3- عملکرد مفید و موفقیتهای شما بر محور عزت نفس شما استوار است. پس هر چه بیشتر به خود عشق بورزید کارها را با کیفیت بهتر به مرحله اجرا می گذارید. بلعکس تحت تاثیر حقارت نفس جسارت از دست میرود از قبول مسئولیتهای سنگین شانه
خالی می کنید.
4-برای تقویت عزت نفس از هر چه فکر میکنید در آن موفق هستید، فهرستی تهیه کنید بکوشید با دستیابی به موفقیتهای تازه، هر چه بیشتر بر این فهرست بیفزایید. با مرور این فهرست تواناییهای خویشتن را تایید و تصدیق می کنید شادمانی غرور لذت و افتخار حاصل از آن روحیه شما را برای تلاشی دیگر تقویت می کند.
ه - عزت نفس شما به میزان قابل توجهی از اعتقادی که نسبت به توانایی های خویش دارید سرچشمه می گیرد به بیانی دیگر شما همواره بر حسب درونی ترین ایمانی که نسبت به توانایی های خود دارید دست به عمل میزنید از این رو اگر اعتقادات خود را تغییر دهید زندگی خود را تغییر داده اید. هنری فورد وصف دقیقی از این واقعیت به دست می دهد ( اگر باورد دارید که توانایی انجام کاری را دارید و یا از انجام آن کاری ناتوان هستید در هر دو حالت حق با شماست )
به هر حال ایمان و اعتقادی که نسبت به توانایی خویش دارید به شدت در اوضاع و
شرایط زندگیتان تاثیر می گذارد در حقیقت شما به طور غیر ارادی ، تمام اطلاعات و
فرصتهایی را که با باورهایتان هماهنگ نیستند نادیده می گیرید.