خلاصه ای ممتاز از کتاب آیین زندگی (17) - مناقصه ها-pdf

ادامه بخش چهارم: هفت راه آرامش و سعادت
فصل 16 : خودتان را پیدا کنید و خودتان باشید، یادتان باشد که در تمام کره زمین
هیچ کسی مثل شما نیست.
آنجلو پاتری که سیزده کتاب و هزاران مقاله درباره تربیت کودک نوشته است، می گوید (هیچ کس به اندازه آدمی که سعی می کند جسماً و روحاً آدم دیگری باشد، بدبخت نیست.) سام وود یکی از مشهورترین کارگردان های هالیوودمی گوید : )بزرگترین دردسر با هنرپیشه های با استعداد جوان این است که آنها را
وادار کنیم خودشان باشند. آنها همگی می خواهند الناترنر دست دوم یا کالرک گیبل دست سوم باشند.( سام وود اضافه می کند )مردم آنها را دیده اند و حاال پدیده جدیدیمی خواهند.( سام وود قبل از اینکه کارگردان شود، چند سالی در زمینه تجارت کار می کرد و تصمیم داشت شخصیت کسانی را که دست اندرکار فروش هستند، باال ببرد. در دنیای تجارت هم مشکل سینما وجود داشت. اگر کسی ادای میمون و طوطی را در می آورد، نه میمون و نه طوطی می شود و به جایی نمی رسد. سام وود می گوید(بهتر است آدمهایی را که سعی می کنند به چیزی تظاهر کنند که نیستند، هرچه سریعتر کنار بگذارید)
زنده یاد ویلیام جیمز (پدر روان شناسی آمریکا) موقعی که از انسان سخن می گفت، اعتقاد داشت که آدم ها، خودشان را پیدا نکرده اند و یک آدم عادی فقط از ده درصد توانایی های ذهنیش استفاده می کند. او می گوید (در مقایسه با آنچه که باید باشیم. تقریباً خوابیم، ما فقط از بخش کوچکی از توانایی های جسمی و
مغزی خود استفاده می کنیم. اگر پرده پوشی را کنار بگذاریم، باید بگوئیم که بشر در چهارچوب محدودیت های خود زندگی می کند او صاحب نیروهای گوناگون و عجیبی است که بر حسب عادت از آنها استفاده نمی کند)
من و شما صاحب چنین توانایی هایی هستیم، بنابراین نباید حتی لحظه ای نگران شویم که چرا مثل دیگران نیستیم. شما در این دنیا موجود تازه ای هستید. از آغاز خلقت تا به حال کسی که دقیقا نیامده است و در ً مثل شما باشد، هرگز به دنیا طی سالیان آینده نیز چنین واقعه ای روی نخواهد داد.
به نصیحتی که ایروینگ برلین، به جورج گرشوین فقیه عمل خودتان باشید دقیقاً کرد، عمل کنید. اولین باری که برلین و گرشوین با هم مالقات کردند، برلین آدم معروفی بود، ولی گرشوین آهنگساز جوانی بود که برای هفته ای سی و پنج دالر در تین بن کار می کرد. برلین که سخت تحت تأثیر استعداد گرشوین قرار گرفته
بود به او پیشنهاد کرد با سه برابر حقوق آن روزش، منشی او در نوشتن آثار موسیقی شود ولی در عین حال به او نصیحت کرد و گفت : )این شغل را نپذیر، چون اگر این کار را بکنی، برلین درجه دو می شوی، ولی اگر اصرار داشته باشی که روزی خودت بشوی، حتما گرشوین درجه یک خواهی شد.( گرشوین به این هشدار توجه کرد و به تدریج یکی از بزرگترین آهنگ نوازان آمریکا در دوره خود شد. اولین بار که چارلی چاپلین شروع به کار کرد، کارگردان اصرار داشت که او ادای یک کمدین محبوب آلمانی را در بیاورد، چارلی چاپلین تا وقتی که بازی خودش را نکرد، راه به جایی نبرد. باب هوپ هم تجربه مشابهی داشت و تا وقتی که فقط می خواند و می رقصید به هیچ جا نرسید، تا این یک راه و روش منحصر به خودش را پیدا کرد.
امرسون در مقاله اش (اتکای به خود) گفت : (در آموزش هر کسی زمانی فرا می رسد که او متقاعد می شود. غبطه خوردن، عین غفلت و جهل است و تقلید یعنی خودکشی. زمانی که او چه بخواهد و چه نخواهد، سهم خود را بر عهده بگیرد و هر چند کائنات عظیم سرشار از خوبی هاست، محصول او از همان زمینی به
دست می آید که در اختیارش گذاشته شده است و او روی آن زحمت می کشد، قدرتی که در درون او نهفته است در طبیعت تازگی دارد و هیچ کس جز خود او نمی داند با آن نیرو چه می تواند بکند و خودش هم تا زمانی که سعی نکند به این امر واقف نمی شود.)
آن محصولی را در ذهن بکاریم که برایمان آرامش و رهایی از اضطراب را به همراه بیاورد. بیائید از دیگران تقلید نکنیم. بیائید خودمات باشیم و تنها خودمان.