خلاصه ای ممتاز از کتاب آیین زندگی (28) - پارس نماد داده ها-pdf
فصل 28 : چطور از نگرانی و بیخوابی اجتناب کنیم.
دکتر ناتانیل کلیت من، استاد دانشگاه شیکاگو، بیش از هر کس دیگری درباره خواب تحقیق کرده است. او متخصص بین المللی خواب است و میگوید در عمرش ندیده است کسی از بیخوابی بمیرد. مطمئنا انسان در مورد بیخوابی نگران می شود و نیروی بدنی خود را پائین می آورد و کار به جایی می رسد که میکروبها می توانند او را از پا در آورند، ولی عامل این صدمه نگرانی است نه بیخوابی.
دکتر کلیت من همچنین می گوید کسانی که در مورد بیخوابی نگران می شوند، غالباً که تشخیص می دهند، می خوابند. کسی که قسم می خورد دیشب مژه نزدم، ممکن است بدون اینکه بداند ساعتها خوابیده باشد.
اولین شرط برای یک خواب راحت شبانه، احساس امنیت است. ما نیاز داریم احساس کنیم قدرتی باالتر از ما تا صبح از ما مراقبت خواهد کرد. دکتر توماس های اسالپ از بیمارستان روانی گریس وست رایدینگ خطاب به اعضای انجمن پزشکی بریتانیا روی این نکته تاکید کرد که )یکی از موثرترین عوامل ایجاد خواب آرام دعا است. من این تجربه را پس از سالها طبابت به دست آورده ام و این نکته را هم از زبان یک پزشک می گویم( دعا کردن برای کسانی که به این کار عادت دارند، در میان مسکن های مغز و اعصاب، طبیعی ترین و کامل ترین درمان است. ((به خدا بسپارید و بگذارید هر چه می شود، بشود.))
جینت مک دونالد به من گفت موقعی که نگران و آشفته می شود و در نتیجه در خوابیدن مشکل پیدا می کند، همیشه با تکرار این آیه از مزامیر(زبورداوود) احساس امنیت می کند )خداوند شبان من است. من چیزی نخواهم خواست. او مرا آفریده است تا در مزارع سرسبز بیارامم. او مرا آرام از میان آبها عبور می دهد ...
ولی اگر آدم با ایمان نیستید و دلتان میخواهد کارها را از راههای سختشان انجام بدهید، یاد بگیرید که با تمرینات جسمی استراحت کنید.
دکتر دیوید هارولدفنیک نویسنده کتاب از فشارهای عصبی رها شوید، می گوید بهترین راه این است که با بدنتان حرف بزنید. بر اساس گفته های دکتر فنیک کلمات، کلید انواع هیپنوتیزم هستند و وقتی شما نمی توانید به شکلی منظم و پیوسته بخوابید، یعنی با خود طوری حرف زده اید که انگار بیخوابی به سرتان زده است. درمان قضیه این است که به اصطالح بدل آن را بزنید و به عضالت بدنتان بگوئید)آرام باشید، آرام باشید، خودتان را شل کنید و استراحت کنید.( ما می دانیم وقتی عضالت در حال انقباض
هستند، ذهن و اعصاب نمی توانند استراحت کنند. بنابراین اگر می خواهیم استراحت کنیم، باید ابتدا به سراغ عضالتمان برویم. دکتر فنیک
توصیه ای دارد که عمالً خیلی به درد می خورد. او می گوید زیر زانوها متکایی بگذارید تا انقباض پاها رفع شوند. همین کار را با دستهایتان بکنید. بعد به آرواره ها بگویید شل شوند و استراحت کنند. همین کار را با چشم، دستها و پاها بکنید. آن وقت خواهید دید قبل از آن که تصورش را بکنید، خواب به سراغتان آمده است.
یکی از بهترین درمان های بیخوابی این است که به باغبانی، شنا، تنیس و گلف بپردازید و با کار بدنی خود را خسته کنید. تئودور درایزر این کار را می کرد. نویسنده جوانی بود که سخت تالش می کرد و از بیخوابی رنج می برد و نگران می شد. بنابراین در راه آهن مرکزی نیویورک، کارگر شد بعد از یک روز کار طاقت فرسای ریل چینی چنان خسته می شد که به زور خودش را بیدار نگه می داشت تا بتواند غذا بخورد. انسانها وقتی کامالً خسته باشند. درست زیر غرش توپخانه و هول و خطر جنگ هم می خوابند.
دکتر فاستر کندی، متخصص اعصاب می گوید در سال 1918 موقعی که گردان پنجم ارتش بریتانیا عقب نشینی می کرد سربازها بقدری خسته بودند که روز زمین می افتادند و به چنان خواب عمیقی فرو می رفتند که انگار بیهوش شده اند. آنها حتی وقتی که دکترکندی پلکهایشان را با انگشت بلند می کرد، بیدار نمی شدند.
او می گوید مردمک چشم همه شان در حدقه چشمشان به سمت بالا رفته بود. دکتر کندیمی گوید (از آن به بعد هر وقت بیخوابی به سرم می زند، مردمکهای چشمم را به طرف بالای حدقه می برم و می بینم که بعد از چند دقیقه دارم خمیازه می کشم و چرت می زنم. خواب بعد از باالا بردن مردمک، واکنشی بود که من هیچ کنترلی روی آن نداشتم)